مالیات بر عایدی سرمایه که آن را با تلفظ انگلیسی “Capital Gains Tax” هم میشناسند. در حقیقیت با هدف کاهش میزان سود سرمایهگذاری در بازارهای غیر مولد و موازی بخش تولید به وجود آمده است.
با توجه به اینکه بازار سرمایه به دو بخش تولیدی (مولد) و غیرتولیدی (غیر مولد) تقسیم بندی میشود. اغلب دولتها همه نوع سیاستهای را دنبال میکنند تا سرمایهها را به بخش مولد هدایت کنند. و همانطور که میدانید لازمه این امر، کاهش سود سرمایهگذاری در بازارهای غیر تولیدی است.
حال یکی از روشها برای رسیدن به هدف گفته شده (وارد کردن سرمایه به بخش مولد)، اخذ مالیات بوده، و آن هم مالیات بر عایدی سرمایه است. با اخذ این مالیات، درصدی از مابهالتفاوت سود سهام، قیمت مسکن، طلا و … توسط دولت در قالب مالیات از مودیان گرفته میشود. به عنوان مثال تصور کنید که ما پنج سال قبل، سهامی از یک شرکت در بازار بورس را به مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان خریداری کردهایم. حال بعد از گذشت پنج سال، مقدار ارزش سهم ما بعد از بالا و پایین شدنهای فراوان، به یک میلیارد و دویست میلیون تومان تبدیل شده است. زمانی که شما قصد دارید که سهم خریداری شده پنج سال پیش را بفروش برسانید باید مطابق مالیات بر عایدی سهام، برای سودی (برای مثال ۷۰۰ میلیون تومان) که از فروش این سهم در بازار بورس بدست آوردهاید مالیات بدهید.
مطالعه برای اطلاعات بیشتر: مالیات علی الراس
نقش مالیات بر عایدی سرمایه چیست؟
ما در ابتدا هم به این موضوع اشاره کردیم که مالیات بر عایدی سهام یک منبع قدرتمند برای مالیات بر عایدی سرمایه است. اما سوالی که ممکن است برای هر فردی به وجود بیاید این خواهد بود که آیا این پرداخت مالیات برای سودهای حاصل از فروش مسکن، فروش سهام و اوراق بهادار، فروش خودرو و ارز و سکه و غیره، شامل ضررهای مادی هم میشود؟ یعنی اگر مودی در خصوص خرید و فروش این منابع مالی ضرر کند آیا دولت هم در ضرر آن شریک است؟ یا نه؟
برای پاسخ به این سوال باید گفته شود که مالیات بر عایدی سرمایه به صورت کلی محاسبه میشود، یعنی اگر به طور مثال شما از یک معامله ۳۰۰ میلیون تومان سود کرده باشید اما در یک معامله دیگر ۱۰۰ میلیون تومان ضرر کرده باشید، باید برای مجموع سود خود که در اینجا ۲۰۰ میلیون تومان است مالیات پرداخت کنید. حال اگر در یک دوره زمانی خاص شما در کلیه معاملات خود، ضرر کرده باشید. میزان ضرر، در حساب مالیاتی شما ذخیره شده، و از سود مالی دوره بعدی شما، مالیات گرفته میشود. بدین معنی که، به میزان ضرر خود در دوره فعلی، در دوره بعد معافیت های مالیاتی خواهید داشت.
مالیات بر عایدی سهام
مالیات بر عایدی سهام در واقع جزئی از زیر ساختهای مالیات بر عایدی سرمایه است. در این مالیات بر عایدی سهام، سهامداران بعد از فروش سهم خود در بازار بورس، نسبت به سودی که از فروش به دست آوردهاند بنا به قطعی بودن این طرح، باید مالیات عایدی بر سرمایه خود را پرداخت کنند.
اجرایی شدن طرح مالیات بر عایدی سهام، از سودهایی که سهامداران در بورس بدست میآورند با ضد و نقیضهای متفاوتی روبرو است (مثل از بین رفتن تمایلات انسان برای سرمایه گذاری در بورس). به همین دلیل نوع گرفتن مالیات بر عایدی سهام در کشورهای مختلف متفاوت میباشد.
به عنوان مثال بیانیه مدیرعامل بورس ایران در خصوص مالیات بر عایدی سهام به صورت زیر است:
“اگر کسی سهام بخرد و ضرر کند، دیگر مالیاتی نمیپردازد. اما در حال حاضر اگر کسی در ضرر، سهمی را بفروشد، باید نیم درصد مالیات آن را بپردازد.” البته، بیشترین تمرکز و توجه کارشناسان اقتصادی و وزارت امور دارایی برای اعلام کردن موضوع مالیات بر عایدی، اجرایی و عملی کردن بیشتر آن برای املاک و مستغلات بوده است.
نرخ مالیات بر عایدی سرمایه چگونه است؟
محاسبه نرخ مالیات بر عایدی سرمایه در کشورهای مختلف و با شرایط گوناگون، متفاوت است. برای مثال بیشترین نرخ مالیات بر عایدی سرمایه مربوط به کشور دانمارک با عدد ۴۲ درصد است. و رتبههای دوم و سوم به ترتیب برای کشور فرانسه با نرخ ۳۴.۴ درصد و کشور فنلاند با نرخ ۳۳ درصد میباشد.
آیا مالیات بر عایدی سرمایه همان مالیات بر ارزش افزوده است؟
از آنجایی که مالیات بر عایدی سرمایه شامل سود سهام از فروش آن و یا سودی که از فروش مسکن یا زمین، عاید مودی میشود. شاید بعضی از افراد آن را با مالیات بر ارزش افزوده اشتباه بگیرند. چون که مالیات ارزش افزوده هم مشمول سود حاصله از اموال مادی میشد.
اما لازم است بدانیم که مالیات بر ارزش افزوده، به سودی تعلق میگیرد که ناشی از کار انجام شده بر روی یک محصول است. در واقع مالیات بر ارزش افزوده، کالاها و خدماتی را شامل میشود که در چرخه تولید قرار دارند. در حالی که همانگونه که متوجه شدیم هدف از اجرایی شدن مالیات بر عایدی سرمایه، وارد کردن سرمایه و پول به چرخه تولید است. چرا که در مالیات بر عایدی سهامی که وجود دارد. سهامدار برای سهمی که از یک شرکت خریداری کرده است. خدمات یا ارزشی از سوی خود برای افزایش مقدار سهم انجام نداده است.
برای درک بهتر این موضوع اجازه بدهید همان مثال فروش زمین را شرح بدهیم. زمانی که فرد «الف» یک زمین را به فرد «ب» میفروشد و فرد «ب» آن را به «ج» میفروشد. در این معامله صورت گرفته هیچ چیز به زمین افزوده نشده است. فقط مالکیت زمین از یک فرد به فرد دیگری انتقال مییابد. به همین علت است که دولت، از مالیات بر عایدی سرمایه، استفاده میکند تا سرمایه و ثروت سرمایه گذاران را وارد چرخه تولید کنند.
مهمترین تاثیر اجرایی شدن مالیات بر عایدی در یک کشور چیست؟
از جمله مهمترین تاثیر مثبت مالیات بر عایدی سرمایه، کاهش فاصله طبقاتی در بین مردم یک کشور است. و همین دلیلی شده که اغلب دولتها به آن توجه ویژهایی داشته باشند. دولتها حاضر نیستند که رشد بیشتر اقتصادی کشور را به قیمت رشد شکاف درآمدی و افزایش نابرابری ثروت و سرمایه بدست بیاورند. زیرا این کار فقط عوایدی را نصیب قشرهای پردرآمد جامعه کرده و به جزء درصد ناچیزی از جمعیت، سایر افراد یک جامعه از ثروت و دارایی بیبهره خواهند ماند. و علاوه بر به وجود آمدن این فاصله طبقاتی، این نوع شکاف باعث رشد کالاهای سرمایهایی هم میشود.
پرداخت مالیات بر عایدی چگونه صورت میگیرد؟
نحوه پرداخت بر عایدی سرمایه و سهام در کشورهای مختلف به شیوههای متفاوتی انجام میگیرد. اما به صورت کلی، در بیشتر موارد، مودیان اطلاعات عوایدی سرمایه خود را در اظهارنامه های مالیاتی تنظیم کرده و همزمان با پرداخت مالیاتهای دیگر خود، این نوع مالیات را هم به حساب امور مالیاتی مربوطه واریز مینماید.
آیا مالیات بر درآمد املاک روی قیمت مسکن و نوسانات آن تاثیری مثبتی میگذارد؟
مطابق بررسیها و تحقیقات انجام شده توسط سازمان امور مالیاتی، کشورهایی که در آن قانون مالیات بر درآمد املاک وجود ندارد نوسانات و بالا و پایین شدن قیمت املاک مسکونی نسبت به سایر کشورها که از مزایای این قانون دارند بهره میبرند بیشتر است. بنابراین تحقیقات و نظریات کارشناسان، یک کشور اگر میخواهد قیمت املاک مسکونی را تا حد قابل قبولی ثابت نگه دارد باید این نوع مالیات را از سوداگران و مالکان سرمایه دریافت کنند.
هدف از اخذ مالیات آن هم با عناوین متنوع چیست؟
احتمالاً در هر سطح درآمدی که باشید این سوال برایتان پیش میآید که یک کشور چرا باید از افراد جامعهاش با عناوین مختلفی مثل مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر درآمد املاک، مالیات بر عایدی سهام و مالیات بر درآمد حقوقی و مالیات بر مشاغل و غیره، مالیات بگیرد.
همانطور که پیشتر هم به آن اشاره کردهایم. عمومیترین و شناخته شده ترین دلایل گرفتن مالیات از احاد یک جامعه میتواند مسائلی از قبیل: حفظ استقلال کشور از طریق تامین وسایل و تجهیزات دفاعی، تامین بهداشت، آب و برق و مخابرات و سایر وسایل ارتباطی، تامین و ارائه آموزش در هر سطح و همچنین تامین خودکفایی در علوم و فنون صنعت کشاورزی باشد. بنابراین افراد جامعه براساس قدرت پرداخت خود نسبت به اهداف گفته شده در بالا، باید مطابق قوانین مالیاتی عمل کند. یعنی کسانی که از درآمد و ثروت بیشتری برخوردارند باید مالیات زیادتری نسبت به افراد کم درآمد به سازمان امور مالیاتی بپردازند. زیرا این افراد از خدمات و امکانات و مواهب جامعه بیشتر استفاده میکنند.
پیشنهاد ویژه موسسه خدمات مالی و حسابداری حسابا برای کسب اطلاعات بیشتر: موارد مهم معافیت مالیات بر ارث